بيمارىهاى رحم مىتوانند در تمام سيستم بدن مؤثر واقع گردند. در اين باب، در كتاب رموز اعظم آمده است:[1]
سوءمزاجى كه در رحم افتد، آثار آن در تمام بدن به سبب شرافت اين عضو سارى[2] و طارى[3] مىگردد. هرگاه به سبب استفراغ كثير امعاء ضعيف شود، به مجاورت آن در رحم نيز ضعف راه يابد و چون اثفال[4] در امعاء جمع شود، رحم را ايذا[5] رساند.
و رگهاى رحم و رگهاى پستان در قسمت مراق زير پستان با هم مشاركت دارند، لهذا در بعضى امراض رحم جهت اماله[6] وضع بيمار به طرف سلامتى گذاشتن محاجم[7] در زير پستان توصيه شده است.
در امراض و بيمارىهاى رحم، انجام دادن حقنه و فرزجه بهتر از مسهل بوده، هنگام استفاده از ادويه به صورت فرزجه، بهتر است آن را به صوف[8] آغشته نموده تا به رحم ضررى نرسد. با وجودى كه جرم رحم نسبت به امعاء سختتر و قليل الحس است و اين خاصيت رحم باعث گرديده كه در مواقع لزوم هنگام درمان بيمارىهاى رحمى اماله ماده امعا به طرف آن جايز باشد، تا ممكن است در جرم رحم دستكارى به آهن نكنند[9].
و اگر در بعضى امراض آن، حاجت به فصد و حجامت افتد، پيش از نوبت حيض صورت بگيرد تا به سبب اجتماع بيمارى و استفراغ خون يا اخلاط، ضعف و فتور[10] حادث نشود و اكثر علل زنان[11] به جماع زايل گردد.[12][13]
[2] ( 1). اثر كننده و در رونده به همه اجزاء چيزى. به اصطلاح طب، مرض مسرى.
[3] ( 2). فرود آينده از جايى، عارض و ظاهر شونده.
[4] ( 3). اثفال: جمع ثفل. تفالهها، پسماندها.
[5] ( 4). ايذا: آزار، اذيت. يبوستهاى مكرر مىتواند شلى در واژن ايجاد كند كه در نتيجه آن برآمدگى ديواره قدام ركتوم به طرف ديواره خلفى واژن ديده مىشود( ركتوسل) و همچنين برآمدگى مثانه بطرف ديواره واژن موجب سيستوسل يا فتق مثانه مىگردد. آناتومى بالينى، رويه 109 و 110.
[6] ( 5). اماله: فرستادن، روانه كردن.
[7] ( 6). گذاشتن محاجم: قرار دادن بادكش بدون تيغ.
[8] ( 7). صوف: پشم.
[9] ( 8). تا ممكن است در جرم رحم دستكارى به آهن نكنند: از انجام اعمال جراحى و تهاجمى دورى كنند.
[10] ( 9). فتور: سستى.
[11] ( 10). علل زنان: بيمارىهاى مربوط به زنان.
[12] ( 11). رموز اعظم، ج 2، فصل 23، رويه 257.
[13] بيوس، سودابه، نابارورى و منع بارورى در پزشكى ايران، 1جلد، مؤسسه اسماعيليان – قم، چاپ: اول، 1389 ه.ش.